شیرجهای در دریای شگفتانگیز و ترسناکِ ویرایشِ ژنها به همراه چکیده کتاب A Crack in Creation نوشته Jennifer A. Doudna و Samuel H. Sternberg
جهانی را تصوّرکنید که در آن بتوان بیماریهای ژنتیک یا حتّی اچآیوی و سرطان را بهسادگی با برداشتن آنها از دیانای درمانکرد. این تصوّر تخیّلآمیز، نمونهای است از شگفتیهای بالقوّۀ ویرایش ژنها که ممکن است یک روز بهفعل درآیند. چنین تصوّری تنها منحصر به فیلمهای علمیتخیّلی نیست؛ شاید ما هم آنقدر بخت بیاوریم که شاهدِ کاربردِ استاندارد آن در پزشکی باشیم.
امّا چنین جهشِ فنّاورانهای، مثلِ بمبِ هستهای وجوهِ منفی و بدی نیز دارد. چرا به درمانِ بیماریها اکتفا کنیم؟ با ویرایش ژنها میتوانیم «نوزادانِ طرّاحیشده»ای از یک سلسله ژنهای اصلاحشدۀ متفاوت بسازیم؛ مثلاً ژنهایی که باعثِ رشد عضلانی بهتر یا هوش بیشتر میشوند.
مسلّم است که این فنّاوری، مسائل اخلاقی بغرنجی را پیشمیکشد که ما – نوع بشر- باید نخست آنها را حلکنیم، سپس بااحتیاط پیشبرویم.
در این چکیدهکتاب خواهید آموخت که
- کریسپر (CRISPR) چیست و چطور میرود که آیندۀ پزشکی را دگرگون کند؛
- ویرایش ژنها چگونه ممکن است ذخایر غذایی ما را حفظکند؛ و
- چرا یکی از مؤلّفان، سِمَتی در استارتاپِ «نوزاد طرّاحیشده» را نپذیرفت.
تغییرِ ژنتیکی ممکن است بهطور طبیعی رخدهد.
هزاران سال است که حیات روی زمین، از طریقِ تغییراتِ تصادفی ژنتیک درحالِ تکامل بوده است تا به تنوّع زیستشناختی پیچیدۀ امروزی رسیده است. این روند را مدّتها با اصولِ داروینی توضیحمیدادند، امّا امروزه دانشمندان دارند در نظریاتِ قدیمیِ تکامل بازنگری میکنند.
درواقع، عصر نوینی از برتریِ زیستشناختی درحالِ ظهور است، و مؤلّف خود یکی از عواملِ اصلی این جریان است؛ او نقشی تعیینکننده در پژوهشی داشت که امکانِ دستکاریِ عامدانه و اساسی در رمز ژنتیکی را فراهممیکرد، بیآنکه نیازی به فرایند تکامل باشد.
نخستین چیزی که باید فهمید این است که تغییرِ رمز ژنتیکی، چندان که ممکن است بهنظر برسد غیرطبیعی نیست، و مواردی از «ویرایش ژن» هست که بهطور طبیعی رخمیدهد. بهعنوان نمونه در سال۲۰۱۳، یکی از بیماران، دانشمندانِ مؤسّساتِ ملّیِ سلامت (NIH) را حیرتزده کرد: کیم دچارِ یک بیماریِ غامضِ وراثتی بود به نامِ سندروم ویم (WHIM syndrome)؛ یک اختلالِ دردناک و بالقوّهمرگبارِ نارسایی ایمنی که بهسببِ یک «اشتباهِ املایی» در دیانایِ انسان پدید میآید.
بیماری کیم را در سالهای ۱۹۶۰ تشخیصدادهبودند، امّا هنگامی که دانشمندان دوباره در سال ۲۰۱۳ معاینهاش کردند، بهطرز معجزهآسایی علائمی از خود نشان نمیداد. پژوهشگران سلولهای خونی او را دقیقتر بررسیکردند و دریافتند که در یکی از کروموزومهایش، ۳۵ میلیون حرف در رمز دیانایِ او کم بود و بقیۀ دیانای او نیز کاملاً بههم ریخته بود.
تنها نتیجهای که گرفتند این بود که سلولی در بدنِ کیم، متحمّلِ رویدادی فاجعهآمیز شده است، موسوم به کروموتریپسیس (chromothripsis)، که در آن یک کروموزوم ناگهان منفجر میشود و چیدمان و نظمِ ژنهایش تغییرمیکند. زنجیرۀ این رویدادها اشتباهِ املایی در رمز ژنتیکی کیم را که مسبّبِ بیماریاش بود پاک کرده و درنتیجه، علائم بیماری ناپدید شده بود.
به بیان دیگر، طبیعت، خودبهخود و ناخواسته ژنومِ کیم را درجهتِ بهبود سلامتش «ویرایش» کردهبود. امّا اگر این ویرایشها وابسته به هوسهای طبیعت و اتّفاقاتِ نامحتمل طبیعی نباشد چه؟ اگر علم میتوانست اثراتِ اغلبمخرّبِ اشتباهات املایی ژنتیک را خنثیکند و آن اشتباهات را درجهتِ درمانِ اختلالات ژنتیکی تصحیحکند، چه؟
این پرسشها مدّتهاست که موضوعِ یک رشته پژوهشهای علمیای بوده است که درادامه دربارهشان خواهید آموخت.
دستکاریِ عامدانه در دیانای، تا پیش از یک کشفِ تازۀ ژنتیکی، عملی نبود.
پیش از آنکه با سر در جزئیاتِ زیستشناختیِ ویرایش ژنها شیرجهبزنیم، خوب است که خلاصۀ کوتاهی از زبانِ علمیِ بحث را با هم بیاموزیم. نخست ژنوم است که دلالت دارد بر مجموعۀ کاملِ اطلاعاتِ ژنتیکیای که درونِ سلولهای ماست. ژنوم ویژگیهای بدنی ما را تعیینمیکند، مثلاً قد، رنگ پوست، و حتّی استعدادِ بیماری را.
ژنوم خود از دئوکسیریبونوکلئیکاسید (deoxyribonucleic acid) یا همان دیانای ساختهشدهاست؛ مولکولی متشکّل از چهار گروه شیمیایی: آدِنین، یا اِی (A)، گوانین، یا جی (G)، سیتوزین، یا سی (C)، و تیمین، یا تی (T). این چهار حرف، حروفِ زبانِ ژنتیکاند.
از این لحاظ، ژنوم انسان تقسیم میشود به بستههایی از دیانای موسوم به کروموزومها (یا فامتنها). این کروموزومها حاوی گروههای کوچکتری بهنامِ ژنها هستند؛ قسمتهایی از دیانای که مسئولِ کارکردهای خاصّی در بدناند.
حالا که درسِ زیستشناسی تمامشد، برگردیم به ویرایشژنها و تحقیقِ پرطولوتفصیلی که دستکاریِ رمز ژنتیک را میسّر ساخت. این جریان هنگامی آغاز شد که دانشمندان مشاهدهکردند که ویروسها میتوانند دیانای خود را درون سلولها جایدهند. عجیبتر آنکه حتّی میتوانند از ژنوم خود کروموزومی باکتریایی بسازند.
از همین مشاهدۀ اوّلیه، ویرایشژنها نخستین گام بلند خود را دردهۀ ۱۹۸۰ برداشت. دو دانشمند به نامهای ماریو کاپِکی (Mario Capecchi) و اُلیور اسمیتیز (Oliver Smithies) موفّقشدند که از طریقِ فرایندی موسوم به نوترکیبیِ همساخت (homologous recombination) با بازنویسی ژنها، ژنهای سالم را جایگزینِ ژنهای معیوب کنند. شوربختانه این فن، کاراییِ درمانی نداشت، زیرا تنها یک مورد از ۱۰۰ تلاشِ آن دو موفّقیّتآمیز بود.
در دهههای ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰، فنون دیگری باب شد، امّا اشکالِ همگی آن بود که بیشازحد پیچیده و برای کاربردِ بالینی، غیرعملی بودند.
چنین بود تا زمانی که دانشمندان، منطقهای از دیانای باکتریایی را شناساییکردند که آن را کریسپر (CRISPR) یا تناوبهای کوتاهِ پالیندرومِ فاصلهدارِ منظّمِ خوشهای (clustered regularly interspaced short palindromic repeats) نامیدند. به زبانِ عامیانه یعنی اینکه دیانای، دقیقاً در فواصلِ مشخّصی، خود را تکرارمیکرد. این کشف به شگردی انجامید که کاربستش در دنیای واقعی، هم ساده بود، و هم مؤثّر.
پژوهش بر کریسپر، راه را برای کشفِ یک دستگاهِ بُرِشِ دیانای هموار کرد.
خُب، حالا میدانید که کریسپرها کلید ویرایشِ ساده و مؤثّر ژنها هستند، امّا دقیقاً چه هستند؟
بهطور خلاصه میتوان گفت مناطقی از دیانایِ باکتریایی هستند که مشخّصۀ آنها تکرارِ دقیقِ توالیهای ژنتیک است. درمیانِ این تکرارها خطوط تقریباً هماندازۀ دیانای قرار دارند که موسومند به توالیهای جداساز (spacer sequences).
کریسپرها در دیانایِ باکتریها مشترکند، و جالب آنکه علّتِ بروزِ مکرّرِ خصایصی از این دست این است که طبیعت، کارکردِ مهمّی برایشان درنظرگرفتهاست. در اواسط دهۀ ۲۰۰۰، دانشمندان توانستند فهمِ دقیقتری از این کارکرد پیداکنند؛ آنان متوجّهشدند که توالیهای جداساز در درونِ کریسپرها، کاملاً با دیانایِ ویروسهای باکتریایی مطابقتدارد.
خیلی زود دریافتند که کریسپر دنا)، نقشی اساسی در سیستمِ ایمنیِ باکتریایی دارد که مسئولِ مقابله با ویروسهاست.
کریسپرها در باکتریها کارکردی مشابهِ «کارتهای واکسیناسیون» مولکولی دارند زیرا ویروسهای گذشته را بهصورتِ توالیهای جداساز در کریسپر دنا بهیادمیسپارند. با این کار، برای باکتریها امکانِ شناسایی و نابودیِ ویروسها را در عفونتهای بعدی فراهممیکنند.
برای این کار، کریسپرها متّکیاند بر سه مؤلّفۀ اساسی تا بتوانند به سراغ دیانای ویروس بروند. نخستین آنها، ژنهای مرتبط با کریسپر (CRISPR-associated) یا CAS هستند. این ژنها در مناطق مجاورِ کریسپر دنا جایدارند. مهمترینِ آنها ژنِ Cas9 است که رمزی است برای پروتئین خاصّی که بهسراغِ دیانای متجاوز میرود و ناتوانش میکند.
دوم کریسپر رِنا است. بهطور کلّی، رنا، یا اسید ریبونوکلئیک، خویشاوند دنا است و از آن ساخته میشود، به این طریق که تیِ تیمین را با یو در اوراسیل (uracil) عوضمیکنیم. کریسپر رنا اساساً پیک یا پیامرسانِ درون سلولهاست که پروتئینِ کَس۹ را به جایی راهنمایی میکند که نیاز به بُرش وجود دارد.
سرانجام tracrRNA نقشِ دستیاری را دارد که کمکمیکند فرایند بُرِش انجامشود.
دانشمندان پس از آنکه این همه را یافتند، پرسش منطقیِ بعدی را پرسیدند: اگر کریسپرها به باکتریها کمکمیکنند که دیانایِ ویروسی را ببُرند، آیا میتوان در آزمایشگاه از آنها برای هدفگرفتن و بههمچسباندنِ دیانایهای دیگر استفادهکرد؟
مؤلّف با کاربردِ کریسپر، به روشی ارزان و آسان برای ویرایش ژن دستیافت که الهامبخشِ پژوهشهای بیشتر شد.
اکنون دربارۀ دستگاهِ بُرشِ کریسپر اطّلاعاتی دارید، امّا هنوز مفاهیمِ فنّی بسیاری هست که باید آموخت. پس بیایید سریع خلاصهاش کنیم:
یک قطعه کریسپر دنا را درنظر بگیرید. کریسپر رنای مرتبط با این توالی ژنتیک میتواند پروتئینِ بُرشزنی را که ژنِ کَس۹ تولیدشکرده، به مکانی در دیانای خارجی راهنماییمیکند. این مکان، همان جایی است که دقیقاً با یکی از توالیهای جداساز در کریسپر دنای اصلی مطابقتدارد. آن وقت، این پروتئین کَس۹، قطعۀ منطبق را برشمیزند و پس از انجامِ مأموریت، رنای راهنمایش او را بیرون میبرد.
قطعه دنای بُرشخورده، بهواسطۀ سازوکارهای تعمیرِ طبیعیِ بدن، آغاز به مرمّت خود میکند. امّا پیش از آن، دانشمندان در فرصت کوتاهی که دارند میتوانند یک قطعه دنای متفاوت را درونِ شکاف جایدهند. بدین طریق، کریسپرها را میتوان بهعنوان ابزارِ ویرایش ژن بهکارگرفت، و مؤلّف نخستین کسی بود که چگونگی آن را نشانداد.
مؤلّف در رسالۀ دورانسازی که در سال ۲۰۱۲ با همکاریِ امانوئل کارپنتیر (Emmanuelle Charpentier) نوشت و در ژورنالِ سایِنس (علم) چاپ کرد، توضیحداد که چگونه میتوان روش ویرایش ژن با کریسپر را بدین منظور بهکار برد.
آن دو در آن رساله، دنای چتر دریایی را در چند جای مشخّص و حسابشده برشزدند. همین عمل خود دستاورد بزرگی در این زمینه بود، امّا آنچه روش کریسپر را باورنکردنیتر میکرد آسانی و ارزانیِ چشمگیرِ کاربرد آن بود.
در نتیجه، جامعۀ علمی به هیجان آمد و به الهام از این رساله، پژوهشهای دیگری انجامشد. برای نمونه، در سال۲۰۱۳، کیران موسونورو (Kiran Musunuru)، استاد هاروارد، این روش را بر دیانایِ بیمارانی که دچار کمخونیِ داسیشکل بودند پیادهکرد. این بیماری، اکسیژنرسانیِ گلبولهای قرمز به سراسر بدن را مختل میکند. عامل آن، جهشی تکحرفی در ژنِ بتا-گلوبین است. موسونورو با کاربستِ روش کریسپر توانست در آزمایشگاهش آن غلط املایی را تصحیحکند.
طبیعی بود که با چنین قابلیتِ بالقوّهای برای دگرگونکردنِ پزشکی، کریسپر بیدرنگ به باارزشترین ابزار موجود در پژوهشهای ژنتیک بدلشد.
ویرایش ژن در تنها یکی از حوزه های مورد استفاده مانند کشاورزی، دنیایی از کاربردهاست.
روشِ استفاده از کریسپر در ویرایش ژن، در به روی جهانی از امکانات گشود؛ چشماندازِ کنترلِ ژنوم انسان، هرگونه محدودیتی در مهندسی ژن را که در تصوّر بشر بود، درهمشکست.
آیا دانشمندان اکنون میتوانستند بهسادگی، تکشاخ یا ماموت پشمالو بسازند؟
شاید عجیب بنظر برسد، امّا این فکرها به ذهنِ اندیشمندانِ برجستۀ این حوزه نیز خطورکرد، ولی این فرایند، کاربردهای بسیار عملیتری دارد. یکی از آنها کشاورزی است، که در آن با ویرایش ژن میتوان محصولات باکیفیتتر، گیاهانِ ترمیمپذیرتر، و غذای سالمتری تولیدکرد.
برای نمونه، کریسپر میتواند صنعتِ مرکّبات را از یک بیماریِ باکتریایی گیاهی، موسوم به huanglongbing یا مرضِ اژدهای زرد (در ترجمه از چینی) نجاتدهد. این آلودگی، بسیاری از کشتزارها را در آسیا از میان بردهاست و اکنون باغهای فلوریدا و کالیفرنیا را تهدیدمیکند.
کریسپر حتّی میتواند غذای ما را بهتر کند. بشر، سالانه میلیونها تُن روغن سویا تولید و مصرفمیکند، امّا این روغن حاویِ مقدارِ ناسالمی از چربیهای ترانس است که خود از عوامل کلسترول بالا و بیماری قلبی بهشماررفتهاست. با استفاده از کریسپر، میتوان ژنتیک سویا را دستکاری کرد و از میزانِ اسیدهای چرب ناسالمش کاست.
میشود از این هم پیشتر رفت: راههای فراوانی هست که بتوان ویرایش ژن را بر چارپایان نیز پیادهکرد. پژوهشگرانِ کانادایی مدّتی است که که به اصطلاح خود Enviropig را پدیدآوردهاند؛ مادهخودکی با ژن دستکاریشده که دارای ژنی از باکتریهای ای. کُلی (E. coli) است تا گوارشش بهبود یابد و درنتیجه، کودی که تولیدمیکند، تا ۷۵درصد فسفر کمتری داشتهباشد.
پیشرفت مهمّی است زیرا کودِ پُرفسفر اغلب به رودخانهها راهمییابد و باعثِ رشدِ قارچوارِ گلهای جلبکی میشود که حیات آبی را از میانمیبرند. گاوها گزینۀ بالقوّۀ دیگری برای کاربرد چنین دستکاریهایی ژنتیکی هستند. شاخ گاو را اغلب برمیدارند. این عمل، سببِ درد و فشار روانی بسیاری برای حیوان میشود، امّا با طرّاحی گاوی که اصلاً شاخ درنیاورد میتوان از چنین فجایعی پرهیزکرد.
ویرایش ژن با استفاده از کریسپر، میتواند راهگشای جهان تازهای از امکاناتِ پزشکی باشد.
آیا میدانستید که بیش از ۷۰۰۰ بیماری ژنتیکی انسانی هست که علّتِ هریک، صرفاً جهشِ یک ژن است؟
آمار بهتآوری است، امّا خوشبختانه میتوان از کریسپر برای شناسایی درمان بسیاری از این بیماریها استفادهکرد. درواقع، حالا که علمْ چنین ابزار ارزان و راحتی درآستیندارد، بهزودی میتوانیم شاهد درمانهای دقیقِ ژنتیکیای باشیم که آغازگرِ عصر نوینی در پزشکی خواهندبود.
فقط اچآیوی، یا ویروس نقصِ ایمنیِ انسانی را درنظربگیرید. بیشتر مردم آگاهند که این بیماری که از راههای جنسی منتقلمیشود، گریبانگیرِ میلیونها نفر در دنیاست. با اینحال ممکن است ندانید که افرادِ خوششانسی هم هستند که دربرابرِ اچآیوی مقاومتی طبیعی دارند. این مقاومت، نتیجۀ جهشی در ژنِ سیسیآر۵ (CCR5) است که رمزی است برای یک پروتئین خاص.
پژوهشهای فعلی قویّاً نشانگر آنند که با استفاده از کریسپر در ویرایش ژنِ سیسیآر۵ در افرادِ غیرمقاوم، میتوان از همان آغاز از اچآیوی جلوگیریکرد.
یا بیماریِ موسوم به دُشپروردگی (دیستروفی) ماهیچهای دوشن (دیامدی) را درنظربگیرید؛ بیماری کشندهای که عضلات را تحلیلمیبرد. دیامدی یک بیماری ژنتیک است که از هر ۳۶۰۰ نوزادِ پسر، یکی آن را بهارث میبرد. مبتلایان به این بیماری، دچار تحلیلِ عضلانیِ شدیدی میشوند و اغلب تا دهسالگی کارشان به استفاده از صندلیچرخدار میکشد. علّت این بیماری نیز جهش یک ژن است که در این مورد اصطلاحاً ژنِ دیامدی نامگرفتهاست. مطالعات اخیر بر روی موشها، باز نشان میدهد که کریسپر میتواند در یافتنِ درمان کمککند.
سرانجام، مطالعاتِ سرطان نیز میتواند با بهرهگیری از امکاناتِ حاصل از کریسپر گامی بلند به پیش بردارد زیرا علّت سرطان نیز جهشهایی در دیانای است که برخی از آنها ارثی، و برخی دیگر، بواسطۀ عاداتی مثل سیگارکشیدن، اکتسابی است. کریسپر با حذف چنین جهشهایی میتواند درمانهای جدیدی عرضهکند یا حتّی کلّاً از سرطان پیشگیریکند.
پس روشن است که ویرایش ژن حرفهای زیادی برای گفتن دارد. با اینحال، مسئلۀ سادهای نیست که کاملاً کنترل ژنهایمان، و مآلاً تکامل، را در دست داشتهباشیم. این دستاورد، مخاطرات فراوانی هم دارد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
ویرایش ژن، مسائلی اخلاقی را پیشمیکشد و نیازمندِ بررسی دقیق است.
در سال ۲۰۱۴، تنها دوسال پس از آنکه مؤلّف و همکارش به کشف بزرگشان دستیافتهبودند، هیجان عمومی سر مسئلۀ کریسپر در اوج خود بود. در همان زمان، شرکتی خوشآتیه به سموئل استِرْنبِرگ، مؤلّف همکار و دانشجوی دکتری او، پیشنهادی داد: آیا مایل است که به استارتاپی بپیوندد که برای نخستینبار «نوزاد کریسپری» به زوجها بدهد؟
استرنبرگ پیشنهاد را نپذیرفت، امّا بههرحال مسائلی جدّی مطرحشد؛ آیا ویرایش ژن، زیادی آسان و دسترسپذیر شدهبود؟ با پیشرفت این فنّاوری، کدام یک از مسائل اخلاقی بهخطر میافتاد؟
بیشک ویرایش ژن با استفاده از کریسپر فواید بسیاری در پیشگیری از بیماریها دارد، امّا دربارۀ عرضۀ «نوزادان طرّاحیشده» چه میتوان گفت؟ ابعادِ اخلاقیِ استفاده از ویرایش ژن برای انتخاب جنسیتِ نوزاد، یا کاشتِ ژنهای مرتبط با ویژگیهای مطلوبی مثلِ ماهیچههای بزرگتر چیست؟
طبعاً مؤلّف نگرانِ سوءاستفاده از کریسپر بود. درواقع، ترسش آنقدر شدید شد که خوابِ آدُلف هیتلر را دید که از او دربارۀ جزئیاتِ کریسپر میپرسید و بهفکرش زده بود که چه میشد اگر کشفِ مؤلّف را بهکار میگرفتند تا بهدقّت، یک نژادِ آریاییِ پالودهژن پدیدبیاورند.
خلاصه آنکه مسائل پیچیدهای هست، و تنها راهحل، بحث و بررسی باز و آزادانه دربارۀ ویرایش ژن است. هدفِ مؤلّف و چند متخصّص دیگر از انتشارِ گزارشی دولتی در سال ۲۰۱۵ نیز همین بود. این گزارش، استلزاماتِ اخلاقیِ ویرایش ژن برای جامعۀ علمی و کلّ جامعه را بررسی میکرد.
آن گزارش مخصوصاً بر خط جنسی (germline) متمرکز بود؛ یعنی سلولهایی که درطیِ تولیدمثل، اطلاعات وراثتی را انتقالمیدهند. آن گزارش، از جامعۀ علمی میخواست که فعلاً این رشته از تحقیقات را متوقّفکنند تا زمانی که امکانِ درگرفتنِ بحثی تماموکمال دربارۀ تنگناهای فلسفی، اخلاقی و اجتماعیِ مسئله فراهمشود.
خلاصه آنکه کلّ جامعه باید دربارۀ نحوۀ بهکارگیریِ کریسپر تصمیمبگیرد، و برای چنین تصمیمی، نخست باید به مردم در اینباره آموزشداد.
آیندۀ ویرایش ژن، منوط است به یکسِری ملاحظات.
پس پیش از آنکه ویرایش ژن پیشتر برود، ملاحظات بسیاری باید صورتبگیرد و در حال حاضر، عقاید متضادّی درمیان است. مثلاً مؤسّساتِ ملّی سلامت، طبقِ دستورالعملهایی از دولتِ باراک اوباما، خواستارِ تعلیقِ همۀ تحقیقات مربوط به ویرایش ژنِ جنین انسانی شد، امّا دیگران میگویند که این تحقیقات را باید بیباکانه پیگرفت.
مسئلۀ پیچیدهای است، امّا از دیدِ مؤلّف، سه موضوع کلّی را باید پیش از هرگونه تصمیمی درنظرگرفت: ایمنی، اخلاقیات، و نظارت.
درموردِ ایمنی، مؤلّف برآن است که دیر یا زود، ویرایشِ خطجنسی برای کاربردِ بالینی، بهحدّ کافی ایمن خواهد بود. بههرحال، بدنِ انسان، هرثانیه حدودِ یک میلیون جهشِ ژنتیکی طبیعی را تجربهمیکند، و حتّی اگر کریسپر در ضمنِ حذفِ ژنهای بیماریزا، باعثِ جهشهایی ناخواسته شود، باز هم منافعِ کلّی آن بر خطراتش میچربد.
بُعدِ اخلاقی قضیه هم مهم است زیرا اگر ابزاری برای تصحیحِ ایمنِ جهشهای بیماریزا دردست داشتهباشیم، دلیل محکمی برای استفاده از آن وجود خواهد داشت. با اینحال، مرز باریک و خطرناکی هست میانِ افزایش سلامتِ مردم و افزایشِ ژنتیکیِ چیزهایی مثلِ هوش، خوشاندامی و نیرومندی، و یا زیبایی.
اگر رویکرد اخیر را برگزینیم، ثروتمندان از ویرایش خطجنسی بهرۀ بیشتری خواهند برد زیرا تنها آنان از پسِ هزینههایش برمیآیند.
با این وجود، چنین اعتراضاتِ موجّهی نباید به منعِ کاملِ ویرایش خطجنسی بینجامد.
درآخر آنکه ملاحظاتِ نظارتی نیز ضروری است. از آنجا که دولتها نمایندۀ مردم هستند، باید بر روشهای دستکاریِ خطجنسی بشر نظارتکنند. در حالتِ آرمانی، حتّی باید اِجماعی جهانی برسرِ چگونگیِ وضع و اعمالِ چنین سیاستهایی وجودداشتهباشد.
خوشبختانه، گامهایی در این مسیر برداشتهشدهاست. یک نمونه، نشستِ بینالمللی سران دربارۀ ویرایش ژن انسانی در سال ۲۰۱۵ (International Summit on Human Gene Editing) است؛ رویدادی که سیاستمداران و دانشمندان در آن شرکتکردند. بیشک چنین رویدادهایی در آینده بیشتر رخخواهدداد و فضای لازم برای گفتگوهای مهمّی از این دست را فراهم خواهدکرد.
جمعبندی نهایی
پیام کلیدی این چکیده کتاب:
دانشمندان با سرنخگرفتن از طبیعت دریافتهاند که میتوان ژنوم انسان را از طریق فرایندی موسوم به کریسپر ویراست. امّا اینکه آیا باید چنین کرد، یکسره داستان دیگری است. ما در علوم پزشکی به نقطهای رسیدهایم که مداخلاتِ بنیادیِ ژنتیکی برایمان امکانپذیر شدهاست، و اکنون باید استلزامات چنین تواناییای را درنظر بگیریم.
نظری دارید؟
بسیار مشتاقیم که بدانیم شما دربارۀ محتوای این کتاب چه میاندیشید! کافی است ایمیلی بفرستید به remember@cfbk.ir و در قسمت موضوع، اسم این کتاب را بنویسید و دیدگاهتان را با خانوادۀ کافهکتاب در میان بگذارید!
پیشنهاد برای مطالعۀ بیشتر: کتاب رمزگشایی از حیات (A Life Decoded) اثرِ ج. کرِیگ وِنتر (J. Craig Venter)
رمزگشایی از حیات (۲۰۰۷)، خودزندگینامۀ یکی از برجستهترین زیستشیمیدانان و نسلشناسانِ آمریکایی است: کرِیگ ونتر، که نقشی کلیدی در یکی از بزرگترین دستاوردهای علمی روزگار ما داشته است: گشودنِ رمزِ ژنتیک انسان. این کتاب، توصیفِ تجارب شخصیِ اوست در پیشبُردِ پژوهشهای علمیاش، حتّی زمانی که روشهای او در هجومِ نقدِ جامعۀ علمی بود.
پانوشت:
[۱]. فرهنگستان زبان و ادب فارسی، بهعنوانِ معادلِ DNA و RNA، بهترتیب دِنا و رِنا را پیشنهادکردهاست. نگاه کنید به پانوشتهای مدخلِ دیاِناِی در دانشنامۀ آزاد ویکیپدیا.